حفاظت از طبیعت و حفظ سلامت آن مورد تاکید ادیان و عقل بشری بوده و برخورداری از محیط زیست سالم از حقوق بنیادین بشر محسوب می شود و ایراد هرگونه خسارت بر محیط زیست لزوم جبران خسارات وارده را ایجاب می نماید که این امر بر عهده حوزه مسوولیت مدنی است. پرسش اساسی در این زمینه این است که مسوولیت مدنی ناشی از تخریب محیط زیست چه ماهیتی دارد؟ و انتخاب ماهیت صحیح چه تاثیری بر اتخاذ مبنای صحیح مسوولیت مدنی برای جبران خسارات زیست محیطی و آثار آن در پی دارد؟ در این نوشتار به شیوه تحلیلی توصیفی، ماهیت ترکیبی تابعیت حقوق عمومی و حقوق خصوصی برای مسوولیت مدنی ناشی از تخریب محیط زیست در نظر گرفته شده است و از جهت نقش نظارتی دولت نسبت به فعالیت های تولیدی و صنعتی و امکان شکایتش از مخربان محیط زیست، این مسوولیت تابع حقوق عمومی و از جهت امکان مطالبه خسارت در جایی که زیان دیده علاوه بر طبیعت، یک انسان است (مطابق قواعد عام مسوولیت مدنی). این مسوولیت تابع حقوق خصوصی قرار گرفته است و با انتخاب این ماهیت، مبانی مانند تقصیر یا ایجاد خطر به عنوان مبنای مسوولیت مدنی خسارات زیست محیطی ناسازگار با این ماهیت دانسته شده و مبنای فقهی مورد قبول از جهت تضمین حق زیان دیده (طبیعت یا انسان) نظریه «احترام» و از حیث توجه به نقش زیان رساننده و دشواری اثبات تقصیر و با توجه به ویژگی های خسارات زیست محیطی نظریه «مسوولیت محض» که یک نظریه حقوقی می باشد، در نظر گرفته شده است و با توجه به این ماهیت ترکیبی و مبنای مختلط، شیوه های جبران خسارت و دادگاه صالح جهت اقامه دعوای مسوولیت مدنی خسارات زیست محیطی تبیین گردیده اند.